Friday, December 25, 2009

اصلاح الگوی مصرف :دی

15 comments:

2nya said...

=))))
این کالسکه بچه خدایی خیلی چیز به دردبخوریه!ا
من یادمه همیشه کالکسکه دلارام و هادی به عنوان ساک خرید هم استفاده میشدن البته دیگه خریدا رو روی بچه نمیذاشتیم!میذاشتیم پشت بچه.بعد بچه نمیتونست لم بده دیگه:دی

2nya said...

البته این بچه ماشالا انگار همسن منه!خیلی بزرگه.واسه چی گذاشتن این خرس گنده رو تو کالکسه؟!!!ا

فاطمه said...

سلام مهندس س س س س

فاطمه said...

طلفی دلارام و هادی
جاشون تنگ می شده
:دی

2nya said...

ها علیک سلام مهندس!ا
مهندس من باید تا ساعت 2 بیدار بمونم!قلبم میگیره که هی ساعت 12 میخوابم
از امشب میخوام ساعت خوابمو برگردونم به حالت اول!همون جغدی و اینا بیشتر به من میاد

2nya said...

بیا همینجا یکم حرف بزنیم من خوابم نبره!ا
دیشب ساعتای 2 از خواب پریدم زنگ زدم به دوستم.خواب دیدم از بالای بلندی پرت شده.گوشی رو برداشت انقدر ذوقققققققق کردم که زندست!جات خالی یه ربع داشت فحش میداد

فاطمه said...

:)))))))))))))))))))

فاطمه said...

اگه واسه من خواب دیدی خواهش می کنم که صبحش زنگ بزن:دی یعنی طرفای 12 اینا

2nya said...

حالا جالبیش اینجا بود که اونو هول برداشته بود فکر میکرد من به بلایی سرم اومده همش!نفس نفس میزد بعد دری وری هم میگفت!ا
=))

ذهن ِآشفته said...

اون بچه و کالسکه رو ول کن همشیره
بچسب به دنیا که وضعش انگار خیلی اورژانسیه :دی

حیاط خلوت said...

=))
خوب چه كاريه بچه رو مي ذاشتن كه كلسكه نه چيز ببخشيد گاري رو هل بده ديگه

حیاط خلوت said...

تازه مهندس
دلم برات تنگ شده كه هيچي
ارادتمندتونم هستم به شدت

الو ؟
صداي من كه مياد نه ؟

در ضمن ارادتمند دنيا خانم

حیاط خلوت said...

ميگم فاطمه
يه كم هم از خودت بنويس

منظورم متناته

Unknown said...

به این میگن بابای نمونه
هم خرید میکنه و هم بچه رو نگه میداره اونم به نحو احسنت!!!!ا

فاطمه said...

اخوی
چشم اخوی

سرور
سلاااااااااام هانی.دلم برات تنگ شده بود
راستش من بیشتر رو عکس کار می کنم
متنی بنویسم حتما می ذارم
:ایکس

سینا
درست می فرمایین
:دی