Friday, December 25, 2009

test

کوئيز زير از چهار سؤال تشکيل شده که به شما خواهد گفت آيا براي اين که يک مدير حرفه‌اي باشيد، شايستگي لازم را داريد يا نه؟

سؤال‌ها مشکل نيستند. در مورد هر سؤال اول سعي کنيد خودتان پاسخ بدهيد و بعد پاسخ را بخوانيد تا ببينيد درست جواب داده‌ايد يا خير.

1-از شما خواسته شده يک زرافه را در يخچال قرار دهيد. چطور اين کار را انجام مي‌دهيد؟

.

.

.

.

.

.

پاسخ: درب يخچال را باز مي‌کنيم. زرافه را داخل يخچال مي‌گذاريم و سپس درب آن را مي‌بنديم. هدف از اين سؤال اين است که مشخص شود آيا شما از آن دسته افرادي هستيد که تمايل دارند مسائل ساده را خيلي پيچيده ببينند يا خير!

2-حال از شما خواسته شده يک فيل را در يخچال قرار دهيد. چه مي‌کنيد؟

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: آيا پاسخ شما اين است که درب يخچال را باز مي‌کنيم و فيل را در يخچال مي‌گذاريم و درب آن را مي‌بنديم؟

نه! اين درست نيست!

پاسخ صحيح اين است که درب يخچال را باز مي‌کنيم. زرافه را از يخچال خارج مي‌کنيم. فيل را در يخچال مي‌گذاريم و درب آن را مي‌بنديم. اين سؤال براي اين است که مشخص شود آيا شما به نتايج کار هاي قبلي خود و تأثير آن برتصميم گيري‌هاي بعدي‌تان فکر مي‌کنيد يا خير.

3-شيرشاه يک کنفرانس براي حيوانات جنگل ترتيب داده است که به جز يک حيوان، همگي حيوانات در آن حضور دارند. آن يک حيوان غايب کيست؟

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ:‌ يادتان رفته که فيل الان در يخچال است؟ پس حيوان غايب اين جلسه بايد فيل باشد! هدف از اين سؤال اين است که حافظه شما در به خاطر سپردن اطلاعات سنجيده شود.

اگر تا اين جا به سؤالات پاسخ درست نداده‌ايد نگران نباشيد، هنوز يک سؤال ديگر مانده است.

4-بايد از يک رودخانه عبور کنيد که محل سکونت کروکوديل هاست. شما قايق نداريد. چه مي‌کنيد؟

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: خيلي ساده است! به داخل رودخانه پريده و با شنا کردن از آن عبور مي کنيد.

کروکوديل‌ها؟ آنها الان در جلسه‌اي هستند که شيرشاه ترتيب داده! هدف از اين سؤال اين است که مشخص شود آيا از اشتباه‌هاي قبلي خود درس مي‌گيريد که دوباره آن ها را تکرار نکنيد يا خير

اصلاح الگوی مصرف :دی

Friday, December 18, 2009

Wednesday, December 16, 2009

داستان كوهنورد


داستان درباره كوهنوردی ست كه می خواست بلندترین قله را فتح كند .بالاخره بعد از سالها آماده سازی خود،ماجراجو یی اش را آغاز كرد.اما از آنجایی كه آوازه ی فتح قله را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از قله بالا برود.

او شروع به بالا رفتن از قله كرد ،اما دیر وقت بود و به جای چادر زدن همچنان به بالا رفتن ادامه داد، تا اینكه هوا تاریك تاریك شد.

سیاهی شب بر كوهها سایه افكنده بود وكوهنورد قادر به دیدن چیزی نبود . همه جا تاریك بود .ماه و ستاره ها پشت ابر گم شده بودند و او هیچ چیز نمی دید .

در حال بالا رفتن بود ،فقط چند قدمی با قله فاصله داشت كه پایش لغزید و با شتاب تندی به پایین پرتاب شد .در حال سقوط فقط نقطه های سیاهی می دید و به طرز وحشتناكی حس می كرد جاذبه ی زمین او را در خود فرو می برد . همچنان در حال سقوط بود ... و در آن لحظات پر از وحشت تمامی وقایع خوب وبد زندگی به ذهن او هجوم می آورند.

ناگهان درست در لحظه ای كه مرگ خود را نزدیك می دید حس كرد طنابی كه به دور كمرش بسته شده ، او را به شدت می كشد

میان آسمان و زمین معلق بود ... فقط طناب بود كه او را نگه داشته بود و در آن سكوت هیچ راه دیگری نداشت جز اینكه فریاد بزند : خدایا كمكم كن ...

ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد از من چه می خواهی ؟

- خدایا نجاتم بده

- آیا یقین داری كه می توانم تو را نجات دهم ؟

- بله باور دارم كه می توانی

- پس طنابی را به كمرت بسته شده قطع كن ...

لحظه ای در سكوت سپری شد و كوهنورد تصمیم گرفت با تمام توان اش طناب را بچسبد .

فردای آن روز گروه نجات گزارش دادند كه جسد یخ زده كوهنوردی پیدا شده ... در حالی كه از طنابی آویزان بوده و دستهایش طناب را محكم چسبیده بودند ، فقط چند قدم بالاتر از سطح زمین ...

و شما چطور ؟ چقدر طنابتان را محكم چسبیده اید ؟ آیا میتوانید رهایش كنید ؟

درباره ی تدبیر خدا شك نكنید . هیچ گاه نگوئید او مرا فراموش یا رها كرده است . و به یاد داشته باشید كه او همیشه با دست راست خود شما را در آغوش دارد

Tuesday, December 15, 2009

کمبود پروتئین

آیا می دانید که بدن یک انسان بالغ ، جهت سالم ماندن ، روزانه به طور میانگین به چه مقدار پروتئین نیاز دارد ؟!ا
آیا می دانید که اگر این مقدار پروتئین به بدن فرد نرسد چه بلایی سر او خواهد آمد ؟!ا
آیا می دانید که پروتئین در چه چیزهایی وجود دارد ؟! ا
گوشت ؟! ماهی ؟! سبزیجات ؟! شامپو پروتئینه ؟!ا
آیا تا کنون اقلام فوق را از بازار تهیه کرده اید ؟!ا
آیا در هنگام خرید آنها به قیمتشان نیز توجه داشته اید ؟!ا
از ظاهرتان پیداست که بدون شک پاسخ همه سوالات فوق را می دانید و به خوبی از قیمت کمر شکن خوراکی های حاوی پروتئین نیزآگاه هستید ! ا
حالا به نظر شما کسانی که به هر دلیلی مثل بیکاری و فقر قادر به خرید این اقلام نمی باشند چه بلایی سرشان خواهد آمد ؟! چه کسی به فکر آنها خواهد بود ؟!ا
آیا فکر نمی کنید که اگر خدایی ناکرده اتفاقی برای این قبیل افراد بیفتد ، شما نیز در برابر خدا و وجدان خود مسئول خواهید بود ؟!ا
شما که بعنوان یک شهروند می توانستید به او کمک کنید و نکردید !ا
حالا که این همه فک زدم و شما را تحت تاثیر قرار دادم پس چرا هنوز هم عین آدم ندیده ها وایستادید من را نگاه می کنید ؟! خوب دست کنید در جیبتان و یک کمکی بکنید !ا
برادر من ، خواهر من ، به من عاجز کمک کنید ؟! یک در دنیا صد در آخرت ! خیر از جوونیت ببینی !ا
فقیرم ، علیلم ، ذلیلم ، از دیشب تا الان ناهار نخوردم ! یک روز و نیمه که یک دل سیر ، گوشت قرمز نخوردم ، پروتئین بدنم کم شده ! یک کمکی بکن ! خدا عوضت بده !ا

Saturday, December 12, 2009

Wednesday, December 9, 2009

پروفسور حسابي


شام در کنار تخت استاد سرد شده است. ظاهرا ديگر نيازي به خوردن غذا نيست.

پزشکان و مسئولان بيمارستان دانشگاه به اين نتيجه رسيدند که معالجه روي قلب استاد ديگر اثري ندارد.

لذا آنژيوکت چند دارو براي ادامه تپش قلب از رگ دست راست و آنژيوکت تزريق مسکن درد از دست چپ ايشان را خارج و حتي ماسک تامين اکسيژن که ديگر ريه ها قادر به تامين آن نبود را برداشته اند و تنها سنسورهاي تپش قلب روشن است.

شگفت اينکه در چنين حالتي در کمال حيرت پزشکان و متخصصين بيمارستان کانتونال دانشگاه ژنو، پروفسور حسابي در آخرين لحظات حيات به چيزي جز مطالعه و افزايش دانش نمي انديشد.

اين تصوير منحصر به فرد را يکي از کارکنان خود بيمارستان به عنوان يک تصوير تکان دهنده و تاثير گذار ثبت کرده است.ه

Thursday, December 3, 2009